اینجا در قلب من حد و مرزی برای حضور تو نیست به من نگو که چگونه بی تو زیستن را تمرین کنم مگر ماهی بیرون از آب می تواند نفس بکشد؟؟؟ مگر می شود هوا را از زندگیم برداری و من زنده بمانم؟؟؟ بگو معنی تمرین چیست؟؟؟ بریدن از چه چیز را تمرین کنم؟؟؟ بریدن از خودم را؟؟؟ آرام نشسته ام........ خاموش! اما در دلم غوغایی است، دلم ماتمکده ای شده........ پای برهنه قدم می زنم و آنقدر ادامه می دهم تا پاهایم تاول بزنند، تا.... تا درد تو را از یاد ببرم! اما انگار از یاد برده ام که دلم مدت ها پیش تاول زد! بدا به حال تو. به قلبم خنجر می زنی ای دوست! و من .......... ای خدا تو نجواهای عاشقانه مرا دیدی و دیدی چه ساده دل بستم، چه پاک عاشق شدم! اما او مرا می راند! خدایا ..... بارالها ........ میمیرم!!! وقتی به اعماق قلبم سفر می کنم از شدت محبت دستانم به لرزه می افتد! همیشه با خود می اندیشم وقتی تو را دیدم، اولین گفتار در حقانیت این باشد که: دوستت دارم   ببین غمگینم، ببین دلتنگ دیدارم... ببین خوابم نمی آید، بیدارم... نگفتم تا کنون، اما کنون بشنو: تورا بیش از همه کس دوست میدارم!!

نظرات شما عزیزان:

yasi

ساعت15:48---2 مرداد 1391

[وب سایت]

mer30 azzizam ba tabodole link movafeghi ?

مهدیس

ساعت14:06---2 مرداد 1391

[وب سایت]

چو ماه از پشت خرمنها بر آید
به دیدارم بیا چشم انتظارم
پرستوی فراری از شبم
یک امشب میهمان این دیارم

سلام نسیم جوووون...وب زیبایی داری عیزم.به کارت ادامه بده..موفق باشی
وقت کردی به منم یه سری بزن

سلام عزیزم فدات حتما سر میزنم

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: